داشتيم با مادر از روضه برمیگشتیم. از کناره خیابان حرکت میکردیم، مادرم جلو و من پشت سر او راه میرفتم، یکدفعه متوجه شدم مادرم با شدت زمین خورد. اصلا نفهمیدم چه شد. سریع به سمش دویدم. زانو و کف دو دستش روی زمین بود. به سختی بلندش کردم و همین طور که… بیشتر »