نشستیم دور هم سریال امام علی میبینیم. ریحانه کمی کلافه است.
«مامان این آدم خوبیه؟»
«نه آدم خوبی نیست.»
«این چطور؟ آدمه خوبیه؟»
«نه این هم آدم خوبی نیست.»
به نفر سومی اشاره میکند: «این یکی چطور؟»
«این یکی هم آدم خوبی نیست.»
«اَه پس این چه فیلمیه که این همه آدم بد داره. آدم خوبه رو هم نشون نمیده.»
طفلکی ریحانه این چند شب که بعد از افطار همراه ما سریال امام علی میبیند این سوالها را تکرار میکند ولی نمیداند تقصیر داوود میرباقری نیست که در سریالش این همه کاراکتر بد وجود دارد و کاراکترهای خوبش انگشتشمارند. مقصر زمانه است. زمانهایی که به خاطر قحطالرجال آدم خوبهی فیلمنامه سر در چاه غربت زار زار گریه میکند. زمانهای که لشکری متعصب در پی شتری سرخ موی علیه آدم خوبه میجنگند. زمانهای که در مسجد کوفه به روی آدم خوبه شمشیر میکشند و جامعهی خوابآلود و غفلتزده با چهرهای متعجب میپرسد «مگر علی نماز میخواند؟»
برای جواب دادن به سوالهاش از در نه سالگی وارد میشوم. از همین تعداد زیاد آدم بدها و انگشت شمار بودن آدم خوبهای سریال استفاده میکنم. حالا چند شبی است که خودش میزند شبکهای که سریال امام علی را پخش میکند و پا به پای ما فیلم میبیند. اعتراضی هم ندارد. فقط بعد هر نوبت سریال دیدن سوالی به سوالهاش اضافه میشود.